حباب
« آموزشی * فرهنگی * تفریحی »
چهار شنبه 6 ارديبهشت 1391برچسب:hobab, نامه, ادیسون, حباب,, :: 21:27 ::  نويسنده : سیدعلی حسینی

 

سلام آقاي اديسون
ديشب برق خانه مان رفت و مادرم چراغ گردسوزي را وسط پذيرايي روشن كرد. همه از اتاق هايمان بيرون آمديم و دور چراع نشستيم و شروع به حرف زدن نموديم. پدر از خاطرات خود و گذشته هايش صحبت كرد و ما گوش مي داديم. ديشب فهميدم ما چقدر حرف نگفته داريم. راستي يادم رفت بگويم که ديشب پدر فرصت كرد و از من پرسيد كلاس چندم هستم! و در آخر برق آمد و ما دوباره به اتاق هايمان رفتيم و هر كدام دوباره به سراغ كامپيوترهايمان و باز از هم دور شديم. آقاي اديسون، اي كاش برق را اختراع نكرده بودي تا ما مي توانستيم باهم حرف بزنيم و درد دل كنيم و بخنديم و .........

صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ

در اوج قدرت به حباب فکر کن!
آخرین مطالب
نويسندگان


<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 27
بازدید ماه : 218
بازدید کل : 65043
تعداد مطالب : 25
تعداد نظرات : 143
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


دریافت کد جملات شریعتی
ایران ورزشی جهان سیاسی اقتصادی اجتماعی علمی فرهنگی تحلیلی دیکشنری
جدول لیگ برتر
جدول لیگ انگلیس
جدول لیگ اسپانیا
جدول لیگ آلمان
نتایج زنده